به منظور بازاریابی مؤثرتر گردشگری پایدار، پژوهش حاضر با هدف طبقهبندی عوامل مؤثر بر قصد سفر مسئولانه بر اساس نیازهای مازلو، و تفسیر و توضیح روابط علی–معلولی بین عوامل انجام گرفته است. پژوهش در زمره پژوهشهای کیفی و کاربردی قرار دارد. به منظور شناسایی عوامل و دستیابی به چکیده کامل
به منظور بازاریابی مؤثرتر گردشگری پایدار، پژوهش حاضر با هدف طبقهبندی عوامل مؤثر بر قصد سفر مسئولانه بر اساس نیازهای مازلو، و تفسیر و توضیح روابط علی–معلولی بین عوامل انجام گرفته است. پژوهش در زمره پژوهشهای کیفی و کاربردی قرار دارد. به منظور شناسایی عوامل و دستیابی به طبقهبندی مذکور از تکنیک تحلیل محتوا با بررسی پیشینه پژوهش و مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان استفاده شد. پس از آن به منظور رسم الگوی تفسیری روابط علی- معلولی از تفکر سیستمی (به صورت کیفی و اعتبارسنجی با تأیید خبرگان) بهره گرفته شد. بر اساس یافتههای پژوهش 23 عامل در پنج طبقه نیازهای مازلو بدین شرح جایگذاری شد: نیازهای فیزیولوژیک (کیفیت ادراکشده، قیمت، عادات خرید و کنترل رفتاری ادراکشده)، ایمنی (حفاظت و اعتقادات راجع به سلامت سفر مسئولانه)، عشق/تعلق خاطر (نگرانی زیستمحیطی، احساس مسئولیت، اثربخشی ادراکشده، آگاهی زیستمحیطی، ارزش زیستمحیطی، دلبستگی مکانی و وابستگی عاطفی به ساکنان)، احترام (هنجارهای اجتماعی، بیانگر هویت بودن، رضایتمندی، تبلیغات، محتوای شبکههای اجتماعی، نگرش به سفر مسئولانه، اعتقاد در مورد لوکس بودن سفر مسئولانه و تصویر سفر مسئولانه)، و خودشکوفایی (تعالی خویشتن و هنجارهای شخصی). الگوی مفهومی پیشنهادی نیز حاکی از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل و طبقات بر/از یکدیگر بود. لذا ضروری است بازاریابان پس از اولویتبندی نیازهای مسئولانه گروه هدف و انتخاب طبقه نیازها، با استفاده از تفکر سیستمی، مداخلات مورد نظر خود را برنامهریزی نمایند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر بر «حمایت ساکنان غیرشاغل در بخش گردشگری سلامت، از توسعه این صنعت» به عنوان متغیری که بازاریابان این حوزه میتوانند در جهت افزایش تقاضای گردشگری سلامت مدنظر قرار دهند، تمرکز نموده است؛ لذا با تأکید بر چشمانداز مذکور، به بررسی متغیرهای تأثیرپذیر از حمایت ساکنا چکیده کامل
پژوهش حاضر بر «حمایت ساکنان غیرشاغل در بخش گردشگری سلامت، از توسعه این صنعت» به عنوان متغیری که بازاریابان این حوزه میتوانند در جهت افزایش تقاضای گردشگری سلامت مدنظر قرار دهند، تمرکز نموده است؛ لذا با تأکید بر چشمانداز مذکور، به بررسی متغیرهای تأثیرپذیر از حمایت ساکنان و رسم نقشه شناختی فازی عوامل (به منظور تحلیل جایگاه حمایت ساکنان در مدلی سیستمی) پرداخته است. در این راستا متغیرهای مذکور با بهرهگیری از تکنیک دلفی شناسایی شد، سپس با استفاده از نگاشت شناختی فازی، مدل پژوهش ترسیم و تحلیل گردید. یافتهها نشان داد حمایت ساکنان بر متغیرهای ذیل تأثیرگذار است: تصویر مقصد، رضایت گردشگر، وفاداری گردشگر، تبلیغات مثبت دهانبهدهان، کیفیت ادراک شده از خدمات، همبستگی عاطفی گردشگران با ساکنان، و وابستگی مکانی گردشگر به مقصد. نتایج نگاشت شناختی فازی نشان داد در سیستمی متشکل از متغیرهای فوقالذکر حمایت ساکنان، نقش بسزایی در وفاداری گردشگر و تبلیغات مثبت دهانبهدهان دارد؛ به گونهای که تأثیر آن بیشتر از تأثیرگذاری رضایت یا حتی کیفیت خدمات است. به عبارت دیگر جلب حمایت ساکنان در اولویت است، علاوه بر این، حمایت ساکنان بر سایر عوامل (کیفیت درک شده، رضایت گردشگر، وابستگی به مکان و دلبستگی عاطفی) نیز تأثیر میگذارد. لذا توجه ویژه به این متغیر، در بازاریابی مؤثر گردشگری سلامت توصیه میگردد. با توجه به خلاءهای پژوهشی موجود در این زمینه، نتایج پژوهش حاضر گامی در جهت غنیسازی ادبیات پژوهش نیز محسوب میگردد.
پرونده مقاله