مقصدهای گردشگری از اهمیت خاصی در بازار رقابتی عصر حاضر برخوردار بوده و مباحث مدیریتی برند و توسعه آنها اهمیت روزافزونی در صنعت گردشگری داشته و اکثر شرکتهای فعال در این عرصه سعی در جذب بیشتر گردشگران از طریق ایجاد یک تصویر مثبت و مطلوب از مقصدهای گردشگری مورد نظرشان به چکیده کامل
مقصدهای گردشگری از اهمیت خاصی در بازار رقابتی عصر حاضر برخوردار بوده و مباحث مدیریتی برند و توسعه آنها اهمیت روزافزونی در صنعت گردشگری داشته و اکثر شرکتهای فعال در این عرصه سعی در جذب بیشتر گردشگران از طریق ایجاد یک تصویر مثبت و مطلوب از مقصدهای گردشگری مورد نظرشان بهوسیله برندسازی و معماری برند دارند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت معماری برند مقصدهای گردشگری در استان البرز صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی – پیمایشی قرار میگیرد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه کارشناسان و مدیران بازاریابی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز بودهاند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه مورد نیاز پژوهش 200 نفر تعیین گردیده است. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه میباشد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از نرمافزار ایموس استفاده گردید. براساس نتایج پژوهش حاضر، وضعیت مدیریت معماری برند استان البرز در حد متوسطی قرار دارد، همچنین سایر ابعاد معماری برند، یعنی داشتن چشمانداز بلند مدت، پر کردن شکاف بین عرضه و تقاضا، اولویتبندی بخشبندی مشتری، دارای وضعیتی متوسط و داشتن استراتژی کارآمد گردشگری نیز در وضعیت ضعیفی قرار دارند.
پرونده مقاله
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای خطمشی عمومی گردشگری در استان گیلان است. از اینرو در زمرهی پژوهشهای توسعهای است و از حیث روششناختی نیز از استراتژی پژوهش کیفی با رویکرد استقرائی که از فلسفه تفسیری- برساختگرایی تبعیت میکند بهره گرفته شده است. ج چکیده کامل
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای خطمشی عمومی گردشگری در استان گیلان است. از اینرو در زمرهی پژوهشهای توسعهای است و از حیث روششناختی نیز از استراتژی پژوهش کیفی با رویکرد استقرائی که از فلسفه تفسیری- برساختگرایی تبعیت میکند بهره گرفته شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل خبرگان حوزه گردشگری، خط مشیگذاری عمومی، گیلان شناسی و علوم جغرافیا است، که تعداد 20 نفر براساس روش نمونهگیری هدفمند با ماهیت گلوله برفی مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج تحلیل حاکی از پنج عامل فناورانه، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و در نهایت سیاسی- اداری بود. مقوله اصلی سیاسی- اداری؛ شامل کاهش بروکراسی، آموزش و توسعه و بهبود منابع انسانی است. مقوله اصلی اجتماعی، شامل تقویت مسئولیت اجتماعی، افزایش مشارکت مردم و سازمانهای مردم نهاد، مراوده صحیح بخش اجرائی با ساکنین بومی، بهرهگیری از سرمایه اجتماعی است، مقوله اصلی فرهنگی، شامل بهرهگیری از نمادهای فرهنگی، بومیسازی خطمشی، تأکید بر ساختار فرهنگی هر منطقه است و مقوله اصلی فناورانه که شامل تأکید بر تبلیغات رسانهای و تقویت زیرساخت فناوری و در نهایت مقوله اصلی اقتصادی شامل حکمرانی مشارکتی، برنامهریزی صحیح مالی و بودجه میباشد. دستاورد ویژه پژوهش حاضر، تمرکز بر بخش اجراء خطمشیگذاری و اهم دانستن عوامل گوناگون فرهنگی، فناورانه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی- اداری در پیادهسازی موفق خطمشی گردشگری است. چنین نتایجی گویای این واقعیت است که عوامل اقتصادی در اجرا مؤثر خطمشی یه تنهایی نقش ندارد بلکه سایر عوامل دیگر نیز نقش آفرینند که در بسیاری از پژوهشهای مشابه مورد غفلت قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله